روزگار آدم‌های بی‌سـؤال

وحید قرایی
وحید قرایی

همیشه آدم‌ها برای رسیدن به پاسخ‌ سؤالاتشان یا به سراغ آدم‌های داناتر از خود می‌روند و در غیاب آن‌ها، کتاب می‌خوانند و مطالعه می‌کنند. به نشریات و روزنامه‌هایی که منتشر می‌شوند سر می‌زنند تا با تازه‌های جهان هم آشنا شوند؛ اما آن‌ها که چیزی برای خواندن ندارند گویا پاسخ همه سؤالاتشان را گرفته‌اند به دنبال چیز تازه‌ای هم نیستند. این برداشتم از مطلبی بود که یکی از مصاحبه‌شوندگان گزارشمان در مورد کتابخوانی مطرح کرده بود و شدیداً به دل می‌نشست. خوشمان بیاید یا نه آدم‌های بی پرسش آدم‌های مسخ شده‌ای هستند که برای آن‌ها مطلبی تازگی ندارد و در ذهنشان نیز چالشی به وجود نمی‌آید تا پرسشی شکل بگیرد و به دنبال جوابش باشند. پس با یکسری مفروضات ثابت و احتمالاً اثبات شده زندگی خود را سر می‌کنند و رفتار و رویه حکم بر جهان پیرامونی آن‌ها را به واکنشی وا‌نمی‌دارد و قاعدتاً نگاهی سلبی به اطراف دارند. نگاهی خطرناک که پویایی ندارد و نمی‌تواند چیز تازه‌ای به جهان عرضه کند؛ بنابراین کتاب خواندن و مطالعه آدم‌ها را باید به فال نیک گرفت و آن‌هایی که کتاب در دست دارند قاعدتاً آدم‌های امن‌تری برای اطرافیانشان هستند.

بی‌دلیل نیست که در طول تاریخ ملت‌هایی که اهل کتاب خواندن و مطالعه بوده‌اند و در روزمرگی‌هایشان غرق نشده‌اند آینده بهتری برای خود ساخته‌اند. مردمی که در اوقات بیکاری و فراغت خود به سراغ کتاب رفته‌اند پرسش‌های بیشتری در ذهنشان بوده است که رسیدن به آن‌ها راه‌های تازه‌ای و سؤالات تازه‌ای برایشان به وجود آورده و بزنگاه‌های تاریخی و اجتماعی و سیاسی جوامع موفق‌تری بوده‌اند چه اینکه مطالعاتشان علاوه بر پاسخ به پرسش‌هایشان تجاربی در ذهنشان اندوخته است که نیاز به تکرار فعل آن‌ها را نداشته‌اند.

روزگار برای دوری کنندگان از مطالعه سخت‌تر گرفته است چه اینکه در انفعال خود وامانده‌اند و فرصت دانستن و تجربه ذهنی را از خود گرفته‌اند. هر حرفی می‌تواند برای آن‌ها حجت باشد و هیچ ابهامی برایشان شکل نمی‌گیرد. به‌راحتی تسلیم موج رویدادها می‌شوند چراکه راه‌هایی را که دیگران در آن بحبوحه‌ها رفته‌اند نمی‌شناسند و خود مجبورند چیزهایی را تجربه کنند که خوشایند نیست و البته بازهم فراموشش می‌کنند... کتاب نمی‌خوانیم و مطالعاتمان به هر دلیل و بهانه‌ای محدود است و شاید خودمان هم دیگر بهتر از هرکسی می‌دانیم که این روند چه بر روزگارمان آورده است...

از نگاهِ کتاب‌خوان‌ها

مهسا حقانیت - وحید قرایی
مهسا حقانیت - وحید قرایی
از نگاهِ کتاب‌خوان‌ها

آن‌ها که کــتاب نمی‌خوانندسؤالی هم ندارند!

کتاب خواندن حالمان را خوب می‌کند

***

گاهی با خودم فکر می‌کنم، کتاب خواندن یک هنر است هنری که باید در وجود آدم باشد، اگر این‌طور نبود که با این‌همه فوایدی که از کتاب می‌دانیم، همۀ ما باید کتاب‌خوان می‌شدیم. اینکه همۀ ما کتاب‌خوان نیستیم نه به دلیل وقت نداشتن و گرانی کتاب است، خیلی‌ها هنر کتاب‌خوانی در وجودشان نیست؛ شاید بارها به سمت کتاب هم رفته‌اند اما نتوانسته‌اند کتاب‌خوان شوند چراکه وجود آن‌ها با این هنر بیگانه است؛ همان‌طور که نمی‌توان از یک فرد بدون استعداد در نقاشی و موسیقی، نقاش و موسیقی‌دان ساخت همان‌طور هم نمی‌توان از آدم‌هایی که استعداد کتاب‌خوانی ندارند، آدم کتاب‌خوان درآورد.

با این‌ وجود خیلی‌ها کمبود وقت یا کم‌پولی را بهانه می‌کنند اما آیا با وجود کتاب‌های دیجیتال با قیمت مناسب و قابل همراهی در هر زمان و مکان، باز هم می‌توان به این دو بهانه بها داد؟

ما خبرنگاران هم باید کتاب‌خوان باشیم تا بتوانیم آبرومندانه خبرنگاری کنیم، کتابی که من (مهسا حقانیت) در حال مطالعۀ آن هستم، کتاب «پیاده» نوشته بلقیس سلیمانی است، «پیاده» یکی از پنج کتابی ا‌ست که به‌عنوان برگزیدۀ نهایی سومین دورۀ جایزه ادبی «احمد محمود» انتخاب شد، پیش از این کتاب «اعتراف هولناک لاک‌پشت مرده» اثر مرتضی برزگر، را مطالعه کرده و حسابی لذت بردم و حالا تصمیم گرفته‌ام چهار کتاب دیگر را هم در اولویت مطالعۀ این روزهایم قرار دهم. سه کتاب منتخب دیگر هم شامل «خاموش خانه» نوشته ساناز زمانی، «شکوفه‌های عناب» اثر رضا جولایی و «قوها انعکاس فیل‌ها» نوشته پیام ناصر است.

درباره اینکه کدام کتاب تا حالا بیشترین تأثیر را بر من داشته، باید بگویم که از کتاب خاصی نمی‌توانم نام ببرم اما مجموعه کتاب‌هایی که توانسته‌اند ذهن من را نسبت به واقعیت‌هایی روشن کنند که بعضی‌ها به دلایل مختلف ازجمله مادی و سیاسی سعی در پنهان کردن آن داشته و دارند، برایم بهترین‌ها بوده‌اند.

راستش را بخواهید همان‌طور که در مقدمه گفتم، هیچ توجیهی برای کتاب نخواندن را نمی‌توانم قبول کنم مگر اینکه فردی از این هنر بی‌بهره باشد.

*** *** ***

وحید مرادی: رسیدن به کمال انسانیت با کتاب

سید وحید مرادی بازنشسته است و تا به حال مسئولیت‌های زیادی را هم بر عهده داشته است؛ او می‌گوید: آخرین کتابی که امسال موفق به مطالعه آن شدم کتاب تاریخ ایران است که مشتمل بر دو بخش قبل از اسلام تألیف حسن پیرنیا و بعد از اسلام تألیف عباس اقبال آشتیانی و دکتر باقر عاقلی است. مؤثرترین کتاب بعد از کلام‌الله و آثار مربوط به ائمه اطهار (س) هم از نظر وی مثنوی معنوی مولانا است. با مطالعه مثنوی معنوی، جسم زنده می‌شود و روح انسان به سمت نورانی شدن پر می‌کشد. انسان کامل از روح و جسم تشکیل شده؛ غذای جسم مشخص است و کتاب خواندن یکی از اصلی‌ترین راه‌های تغذیه روح و درنتیجه رسیدن به کمال انسانیت است.

مرادی می‌گوید: نخواندن کتاب علت‌های مختلفی دارد ازجمله نداشتن فرهنگ و تربیت کتاب‌خوانی، جایگزین شدن وسایل ارتباطی مثل تلویزیون، موبایل (با امکانات متنوع و مختلف) و کاربردی نشدن مطالعه در بهبود رفتارها و کردارهای فردی و جمعی.

*** *** ***

شهرزاد چراغی: گسترش افق دید

شهرزاد چراغی، طراح و گرافیست است؛ او می‌گوید: آخرین کتابی که خواندم، محدودیت صفر است و تا امروز کتاب اثر مرکب تأثیرگذارترین کتاب برایم بوده است زیرا کتابی مختصر و کاربردی است. کتاب‌خوانی افق دید آدم را وسیع می‌کند و به نظرم عدم جذابیت و قرار گرفتن در محیط‌های منفعل از مهم‌ترین عوامل کتاب نخواندن است.

*** *** ***

شیرین امین: کتاب خواندن حال‌مان را خوب می‌کند

شیرین امین، روانشناس و کارشناس ارشد مشاوره می‌گوید: آخرین کتابی که خواندم «نامه‌ای به پدرم» نوشتۀ کافکا بود که به‌تازگی تمامش کردم. مؤثرترین کتابی هم که خواندم شاید کتاب «تئوری انتخاب» نوشتۀ دکتر ویلیام گلسر و ترجمه دکتر علی صاحبی بود که بر زندگی شخصی و کار من اثر فراوانی داشته است. رمان «گل صحرا» نوشتۀ واریس دیری و «کیمیاگر» اثر پائولو کوئیلو هم بسیار الهام‌بخش و جذاب بودند. نمی‌خواهم شعار بدهم اما برای نسلی که تمام ‌وقت و ذهنش درگیر فضای مجازی و دنیایی است که علی‌رغم جذابیت‌هایی که دارد به لحاظ محتوایی کم‌ارزش و خالی است، کتاب خواندن امری دشوار و کم‌ارزش شده است. کتاب ما را به دنیایی می‌برد که می‌توانیم رشد کنیم و از نظر فکری و روحی و شخصیتی خودمان را ارتقا بدهیم. برای این سؤال که چرا کتاب نمی‌خوانیم؟ هر جوابی بدهیم، توجیهی برای این واقعیت است که نمی‌خواهیم کتاب بخوانیم. درست است که در سیستم آموزشی کشور ما مطالعۀ غیردرسی و کتاب خواندن اهمیت خاصی ندارد اما اگر هرکدام با چند کتاب خوب که حجم زیادی هم نداشته باشند، شروع کنیم کم‌کم به درک این واقعیت می‌رسیم که کتاب خواندن چقدر حال‌مان را خوب می‌کند. البته من معتقدم همان‌قدر که کتاب خواندن مهم است اینکه چه کتابی بخوانیم هم اهمیت دارد.

*** *** ***

فرناز هوشمند: باید کتاب بخوانیم که کاسه و کوزۀ عقب‌ماندگی‌مان را سر کسی نشکنیم

فرناز هوشمند دانش‌آموختۀ کارشناسی‌ارشد رشته معماری است و اخیراً مطالعه کتاب «۲۱ درس برای قرن ۲۱» نوشته یووال نوح هراری را به پایان برده است؛ او می‌گوید: «روان‌درمانی اگزیستانسیال» نوشتۀ اروین یالوم یکی از مؤثرترین کتاب‌هایی است که خوانده‌ام. این کتاب به شیوایی و مرحله‌به‌مرحله روش اصیل زیستن را تصویر می‌کند و یکی از ابزار مهم غلبه بر ترس‌های وجودی است.

او می‌گوید: باید کتاب بخوانیم تا بدانیم مایۀ مشترک همۀ تحولات اقتصادی، فرهنگی، اخلاقی، هنری و سیاسی، فردگرایی و پذیرش حقوق طبیعی فرد است. خودشناسی لازمۀ تجدد است و شناخت بدون نظریه ممکن نیست و با توجه به اینکه هر نظریه در لحظه‌ای معین از تاریخ زاده شده و با جنبه‌های دیگر زندگی اجتماعی و فرهنگی آن لحظه هماهنگ بوده، باید بخوانیم تا جهان‌بینی پنهان در متن‌ها را بیرون بکشیم و رابطۀ آن را با ساخت قدرت زمانش دریابیم و بتوانیم ذهن و زبان نقاد مستقل و آزاد از قید سنت و مدرنیته و با پشتوانۀ جهانی داشته باشیم.

هوشمند تأکید می‌کند: باید کتاب بخوانیم تا کاسه و کوزۀ عقب‌ماندگی‌مان را سر هر جریان و کشوری نشکنیم که «آنان» آمدند و راه رشد و شکوفایی ما را بستند. بخوانیم تا بدانیم مسئولیت این دنیایی که می‌سازیم با ماست و اگر فردایی متفاوت با امروز می‌خواهیم باید بر اضطراب تغییر غلبه کنیم و تصمیم‌هایمان را به دیگران وانگذاریم. ترس از آزادی را در وجودمان کشف کرده و ساز و کارهای دفاعی فاسد آن را شناسایی و حذف کنیم. بدانیم که آگاهی درد دارد و آزادی مسئولیت می‌آورد؛ عرف، قاتل آزادی و مسئولیت است و نبود این دو مانع اصلی زیستن. بخوانیم تا آزادانه فکر کنیم، مسئولیت بپذیریم، به فرد و خرد جمعی احترام بگذاریم و به همۀ انسان‌ها و موجودات عشق بورزیم. کتاب بخوانیم تا بدانیم ترس از ناشناخته‌ها می‌تواند ما را بیش از هر چیزی فلج کند و داشتن سؤال‌های بی‌پاسخ بهتر از داشتن پاسخ‌های بی‌تردید است.

او در مورد دلیل کتاب نخواندن هم می‌گوید: شاید آن‌ها که کتاب نمی‌خوانند سؤالی در زندگی ندارند و پاسخ‌های بی‌تردیدی دارند و شاید سکون در ناخودآگاه‌شان خواستنی‌تر باشد.

*** *** ***

رئوفه امیری: کتاب‌های جذاب را پیدا کنید

رئوفه امیری قهرمان تیراندازی و دانشجوی رشتۀ حقوق است؛ آخرین کتابی که خوانده «اثر مرکب» نوشتۀ دارن هاردی است. امیری می‌گوید: بیشترین اثر را کتاب «چهار اثر فلورانس اسکاول شین» بر من گذاشت چون مربوط به اتکا کردن به خودمان است. کتاب خواندن منجر به ارتقای آگاهی و سطح دانش افراد می‌شود و بیشتر از آن برای خودسازی بسیار مؤثر است. شاید چون حوصلۀ آدم‌ها کم شده، کمبود وقت را بهانه می‌کنند برای نخواندن کتاب. آشنا نبودن با کتاب‌های جذاب و مفید نیز می‌تواند عامل کتاب نخواندن باشد. یکی دیگر از عوامل هم فضای مجازی است که همه سخت درگیر آن شده‌اند و برای مطالعات عمقی وقت نمی‌گذارند.

*** *** ***

مجید قرایی: وقت‌گذرانی در شبکه‌های مجازی، دشمن کتاب‌خوانی

مجید قرایی، مهندس مکانیک، آخرین کتابی که خوانده «انسان خردمند» اثر یووال نوح هراری است؛ او می‌گوید: کتاب «دایی جان ناپلئون» حال خوبی برایم داشت و با آن کتاب زندگی کردم. قرایی معتقد است که کتاب خواندن برای بالا بردن معلومات و آگاهی در هر زمینه‌ای و پر کردن اوقات فراقت بهترین روش است. او مشغلۀ روزمره و وقت‌گذرانی در شبکه‌های مجازی را دلیل کتاب نخواندن می‌داند.

*** *** ***

لاله نامجوفر: مطالعه باعث افزایش قدرت ذهن در تحلیل مسائل زندگی است

لاله نامجوفر، وکیل دادگستری اخیراً «هنر رهایی از دغدغه‌ها» و «جادوی فکر بزرگ» را مطالعه کرده و آن‌ها را کتاب‌های مؤثری می‌داند چون بعد از خواندن این کتاب‌ها تغییرات روحی درون خود احساس کرده و تأثیراتش را در زندگی‌اش دیده است.

می‌گوید: کتاب خواندن می‌تواند روی طرز تفکر افراد اثر بگذارد و مطالعه به‌صورت مداوم باعث افزایش قدرت ذهن در تحلیل مسائل زندگی و افزایش سطح فرهنگ یک جامعه می‌شود. شاید زیادی درگیر روزمرگی شده‌ایم که کتاب نمی‌خوانیم یا از اهمیت خواندن کتاب و تأثیرات آن بی‌اطلاعیم. اکثر افراد بیش از آنکه به فکر ارتقای سطح دانش و آگاهی خود باشند، اسیر ظواهر زندگی شده‌اند.

*** *** ***

نوید فردوسی‌پور: مهم‌ترین کارکرد کتاب، کاهش مطلق‌پنداری است

نوید فردوسی‌پور مهندس متالورژی و فعال حوزۀ تجارت تجهیزات برقی در کرمان و یک کتاب‌خوان حرفه‌ای است. او می‌گوید: مدتی است در حوزۀ روانشناسی مثبت، مطالعاتی را شروع کرده‌ام و بسیار از این کتاب‌ها آموخته‌ام. اگرچه انتخاب بین مؤثرترین کتاب دشوار است اما کتاب‌های «شکوفایی» مارتین سلیگمن، «تئوری انتخاب» ویلیام گلسر و «تجربه اوج» از میهای چیکسنت میهای، ازجمله تأثیرگذارترین کتاب‌های این حوزه برایم بوده‌اند. آخرین کتابی که مطالعه کردم، «شادکام زیستن» نوشتۀ سونیا لوبومیرسکی بود که به ارائۀ نظریه‌ای برای پاسخ به این پرسش پرداخته است که مهم‌ترین عوامل سازندۀ شادکامی چه هستند.

از نظر او مهم‌ترین کارکرد کتاب، کاهش مطلق‌پنداری و حذف تعصب، افزایش خلاقیت و گسترش حوزۀ دید پیش از تصمیم‌گیری است. فردوسی‌پور معتقد است: افزایش دغدغه‌های زیستی ظاهراً منجر به جلوگیری از نمایان شدن نیازهای سطح بالاتر در عموم جامعه شده است. دنیای مدرن هم بیشتر به سمت لذت‌های مصرف‌گرایانه و موقتی میل پیدا کرده است. این دو عامل به علاوۀ فاصلۀ رو به فزونی «من» ها از یکدیگر، ترکیب منحوسی از عدم نیاز به کتاب به‌ویژه کتاب خوب ایجاد کرده است.

*** *** ***

نرگس ضیاءالدینی: با خواندن کتاب، شخصیت خود را ساخته و آدم قبلی نخواهم بود

نرگس ضیاءالدینی «درس‌نامه حقوق کیفری، خانواده» تألیف دکتر لیلاسادات اسدی را آخرین کتابی معرفی می‌کند که خوانده است و می‌گوید: «به‌سوی کامیابی» اثر آنتونی رابینز مؤثرترین کتاب برایم بود به دلیل موضوع آن ‌که راه و رسم کامیابی و رسیدن به هرگونه هدف عالی است. ضیاءالدینی ادامه می‌دهد: نویسنده در این کتاب خواسته ابزاری در اختیارمان بگذارد تا به کمک آن خود را نیرومند کنیم، اندیشه و کردار خود را بهتر کرده و قدم‌های بلندی برای رسیدن به هدف‌های والای خود برداریم تا زندگی خود را به سطحی بالاتر ارتقا دهیم.

این کارشناس ارشد حقوق می‌گوید: خواندن کتاب خوب باعث می‌شود که دریافت‌مان از زندگی با بقیه تفاوت داشته باشد مثلاً با خواندن کتاب‌های مختلف در زمینۀ روان‌شناسی، طبیعتاً در برخورد با دیگران بهتر رابطه برقرار خواهیم کرد یا خواندن کتاب‌هایی در زمینۀ تاریخ و جامعه‌شناسی، دید انسان را نسبت به محیط پیرامون باز می‌کند. کتاب خواندن باعث تعالی روح و وسعت آن می‌شود، قدرت فوق‌العاده‌ای در تصور و خیال پیدا می‌کنیم و خیلی از تجربیاتی که نداشته‌ایم را به دست می‌آوریم، خود را به‌جای شخصیت‌های مختلف تصور کرده و زندگی را، زندگی می‌کنیم. ادبیات و کتاب خوب، کارخانۀ انسان‌سازی است؛ با هر موضوع و مسئله‌ای برخورد می‌کنید و با کسب تجارب زیاد تبدیل به یک پیر خرد‌مند می‌شوید. انسان به این مرحله می‌رسد که چه مسائلی در زندگی قابل اهمیت و چه مسائلی بی‌ارزش است؛ در زمان‌های گوناگون سفر کرده و ذهن آدمی سرشار از لغات و کلمات می‌شود. با خواندن کتاب خوب و مورد علاقۀ خود شخصیت خود را ساخته و دیگر آدم قبلی نخواهیم بود.

او در مورد اینکه چرا کتاب نمی‌خوانیم؟ بیان می‌کند: متأسفانه اکثر افراد جامعه کتاب خواندن را دوست ندارند، حاضرند تمام وقت در فضای مجازی باشند اما کتاب نخوانند در حالی که درک نمی‌کنند مطالب بسیار زیاد و پراکنده و اکثراً متناقض فضای مجازی باعث سرگردانی ذهن شده و قدرت تجزیه و تحلیل را از آدمی سلب می‌کند. خیلی‌ها فکر می‌کنند به اقتضای سنی که دارند دیگر همه چیز را می‌دانند لذا احتیاج به مطالعه ندارند. آنقدر کتاب نخوانده‌ایم که درک و شناخت ما نسبت به دنیای اطراف‌مان، همچنین شناخت خود و مسائل پیش‌آمده در زندگی، همه و همه به نقطۀ صفر رسیده. چنین جامعه‌ای هیچ‌وقت پیشرفت نخواهد کرد و بیشتر در دورۀ فرهنگ شفاهی به سر می‌برد.

ســان دیدن از کتاب

امیرعلی مظهری کرمانی
امیرعلی مظهری کرمانی
ســان دیدن از کتاب

امیرعلی مظهری از مهندسان باسابقۀ شهر کرمان است. کتابخانۀ پروپیمان ایشان در منزل و ساعات زیادی که به مطالعه مشغول است ما را واداشت تا از او بخواهیم در یادداشتی کوتاه به کتاب و کتاب‌خوانی بپردازد.

***

مطالعۀ غیردرسی در دبستان را با کیهان بچه‌ها شروع کردم. برادرانم همه اهل کتاب بودند و کتابخانه نوجوانی من با مجلات آن زمان مثل سپید و سیاه، روشنفکر و اطلاعات هفتگی گذشت. اولین کتابی که خواندم سه قطره خون صادق هدایت بود که دزدکی از کتابخانه برادرم حمید برداشتم. بعد چند نمایش نوشتم که کارگردان آن‌ها هم خودم بودم که مدال طلای مسابقات آموزشگاه‌های سراسر کشور را به دست آوردم. اولین کتابی که خریدم نون والقلم جلال‌آل احمد بود و بعد هم ادامه پیدا کرد. بعد که به تهران رفتم سر و کارم به کتاب‌فروشی‌های گوشه پیاده‌رو جلوی دانشگاه تهران افتاد. سال ۵۶ و ۵۷ رونق بازار کتاب بود. نوشتن خاطرات زیاد شده بود و من را جذب می‌کرد. سال بعد مشتری پر و پا قرص مرحوم مهرداد شکوری در کرمان شدم که هر هفته به شهر کتاب سر می‌زدم - کتاب‌های باستانی پاریزی را از ایشان خریدم و همه را خواندم و دارم- بعد هم تقریباً تمام مجلات فرهنگی بعد از انقلاب را تهیه و صحافی کردم. با یاری جناب ابوسعیدی بزرگ صحاف گرانقدر شهرمان الآن یکی از تفریح‌های من سان دیدن از کتاب‌ها است. خواندن کتاب همیشه صبح‌های زود بود و تقریباً اکثراً را هم حاشیه زدم. از ابتدا بعد از رمان، عاشق کتاب‌های تاریخی بوده‌ام و اکثر آن‌ها را دارم.

کتاب‌های تاریخ بیداری ایرانیان ناظم‌الاسلام کرمان یادگاران زرین‌کوب و خاطرات اعتمادالسلطنه را بارها خواندم. الآن هم کتاب صد سال داستان‌نویسی حسن عابدینی را در دست دارم متأسفانه هنوز نتوانسته‌ام کتاب‌های صوتی را بپذیرم.

قطعاً کتاب زندگی مرا تغییر داده و حتماً احساسات مرا رقیق کرده ولی هیچ‌وقت از خواندن کتاب پشیمان نشده‌ام.

مؤثرترین کتاب‌هایی که خوانده‌ام آثار استاد باستانی پاریزی بوده که هنوز هم آن‌ها را مرور می‌کنم گر چه جوان‌ها نمی‌پسندند.

الآن که کتاب گران است و خریدن آن برای خیلی‌ها ممکن نیست می‌توان به شبکه‌های مجازی مراجعه کرد که البته کتاب صوتی هم دارند.

چرا کــتاب نمی‌خوانم؟

احسان قاسمی
احسان قاسمی

مهندس عمران

چرا کــتاب نمی‌خوانم؟

هرچند دهه یک نویسندۀ گمنام پیدا می‌شود و کتابی را روی پیشخوان می‌گذارد که جهان را متحول می‌کند

***

آخرین کتابی که خواندم و در واقع ناتمام هم ماند، کتاب «در ستایش مرگ» اثر «ساراماگو» بود که بسیار کتاب تأثیرگذاری هم بود اما دلیل ناتمام ماندنش را در ادامه خواهم گفت...

در خصوص در ستایش مرگ؛ خالق این رمان، ژوزه ساراماگو (که قبلاً رمان کوری را هم تألیف کرده) در این اثر، به حوادثی می‌پردازد که در یک کشور در اثر توقف و سپس از سرگیریِ مرگ روی می‌دهد و اینکه در این دوره یک سری از صنوف مثل بیمه‌گذاری‌ها، شرکت‌هایی که مراسم کفن و دفن انجام می‌دهند و... به ورشکستگی می‌رسند و ادامه رمان...

این رمان ناتمام ماند به دلیل اینکه میزان علاقه من به کتاب خواندن در واقع عوض شده است. بهتر است با خودمان روراست باشیم. شاید دوره کتاب خواندن رو به پایان است. وابستگی به گوشی‌های هوشمند به حدی رسیده که برای مطالعه کتاب (کتاب کاغذی) مجالی نمانده است. قبلاً به‌جز بحث لذت بردن از مطالعه، شاید بالا بردن سطح معلومات هم مزید بر علت بود که الآن به مدد موتورهای جستجوگر قدرتمندی از قبیل گوگل، مهاجرت ما از کتاب به گوشی هوشمند را شتاب بخشیده است. از طرفی شرایط اجتماعی و البته اقتصادی کشور ما و شاید هر دلیل دیگری که برای من هم مورد سؤال می‌باشد، عشق به کتاب خواندن را حداقل برای من از بین برده است.

در گذشته به‌جز رمان، عاشق ادبیات بودم و اشتراک مجله بخارا را هم داشتم اما الآن برای خواندن شعر یا جستجوی شعر، از اپلیکیشن موبایل استفاده می‌کنم و برعکس این عقیده که کتاب لطف دیگه‌ای دارد، برای من اینگونه نیست و استفاده از اپ، لطف بیشتری دارد. از دردسر نگهداری کتاب، قرض دادن و معضلات نحوه پس گرفتن کتاب، دردسر بایگانی و اشغال فضا تا مشکلات درد عضلات در حین خواندن کتاب و از این پهلو به اون پهلو شدن و...(شاید برای شما پیش نیامده ولی بارها در حین مطالعه کتاب و در زمان ورق زدن، لبۀ کاغذ مثل تیغ دستم را بریده است.)

اما تأثیرگذارترین کتابی که خواندم، برادران کارامازوف بود و دلیلش قطعاً به شرایط سنی و روحی و روانی خواننده در زمان خواندن کتاب برمی‌گردد. شاید در شرایط حاضر، خواندن کتاب «گودل، اشر، باخ» تأثیرگذارتر باشد. این کتاب هدیه همسرم هست و در توضیح کتاب آمده است: هرچند دهه یک نویسندۀ گمنام پیدا می‌شود و کتابی را روی پیشخوان می‌گذارد که جهان را متحول می‌کند.

این کتاب در حوزه موسیقی، ریاضی و هوش مصنوعی می‌باشد و نهایتاً نویسنده بر این باور است که همگی از یک وحدت می‌آیند در شاخه‌های مختلف.

کرونا را بهانه نکـنیم

فهیمه رضاقلی
فهیمه رضاقلی
کرونا را بهانه نکـنیم

تغییر قیمت کتاب توسط کتــاب‌فروش‌ها غیراخلاقی است، برای ناشران نه!

***

آمدن کرونا ساعاتِ در خانه ماندن ما را بیشتر کرد و باعث شد خیلی از کتاب‌هایی که در کتابخانه‌هایمان خاک می‌خورد را بالاخره بخوانیم. کرونا و خانه‌نشینی اجباری آن برای ما با همۀ سختی‌ها و بدی‌هایی که داشت و البته دارد، خیلی از کسانی را که در شرایط عادی کششی به مطالعه نداشتند کتاب‌خوان کرد؛ اما تعطیلی‌های دو ماهه و محدودیت‌های رفت‌وآمدی ناشی از شیوع کرونا، برای کتاب‌فروشی‌ها هم مثل بسیاری از مشاغل دیگر باعث رکود بیش از پیش شده است. هرچند با توجه به نامعلوم بودن آیندۀ ما با کرونا و با گذشت بیش از پنج ماه از اپیدمی این ویروس فراگیر، به نظر می‌رسد باید شرایط زندگی و کسب‌وکارهایمان را با کرونا هماهنگ کنیم و به فکر تغییراتی برای کاهش زیان و انطباق با شرایط ویژه‌ای باشیم که معلوم نیست کی قرار است گریبان ما را رها کند.

از مدیران چهار کتاب‌فروشی در مورد وضعیت کتاب‌فروشی‌های کرمان به‌ویژه با آمدن کرونا، کارهایی که برای مقابله با رکود کرونایی انجام داده‌اند، دلیل پایین بودن سرانۀ مطالعه در جامعه و راهکارهای آن‌ها به‌عنوان کسانی که سال‌ها با کتاب و کتاب‌خوان‌ها سر و کار داشته‌اند، پرسیدم. آن‌ها همچنین از حس‌شان به کتاب و آخرین کتابی که خوانده‌اند و خواندنش را به دیگران هم توصیه می‌کنند، گفتند. آنچه می‌خوانید پاسخ‌های مهدی اسلام‌پناه، مدیر کتاب‌سرای اردی‌بهشت، شکوفه شکوری، مدیر کتاب‌فروشی شهر کتاب و زهرا مهربخش، مدیر کتاب‌فروشی طوبی به این سؤالات است.

چه شد که کتاب‌فروشی را به‌عنوان شغل خود انتخاب کردید؟ از حس‌تان به کتاب بگویید؛ روزانه یا هفتگی چند ساعت مطالعه می‌کنید؟

مهدی اسلام‌پناه: علاقه به کتاب و مجله و روزنامه من را به این سمت کشید. ورق زدن و مطالعۀ کتاب حس آرامش‌بخشی به من می‌دهد. معمولاً روزی یکی، دو ساعت مطالعه می‌کنم.

شکوری: دلیلم برای انتخاب شغل کتاب‌فروشی، ادامه دادن به حرفۀ پدر و همچنین علاقه به کار فرهنگی و کتاب و مطالعه بود. خواندن کتاب باعث آرامش و کسب آگاهی از تجربیات دیگران می‌شود و من هر زمان فراغتی پیدا کنم کتاب می‌خوانم به‌طور میانگین روزانه یک تا دو ساعت مطالعۀ متفرقه دارم.

زهرا مهربخش: علاقه‌ای که من و همسرم به کتاب داشتیم و اینکه می‌خواستیم کاری همراه با آرامش روحی داشته باشیم باعث شد به پیشنهاد همسرم و با کمک و حمایت فراوان ایشان کتاب‌فروشی را راه بیاندازیم. من مطالعه را دوست دارم اما با هر کتابی هم ارتباط برقرار نمی‌کنم و این‌طور فکر نمی‌کنم که همۀ کتاب‌ها را باید خواند؛ البته زمانی این استرس را داشتم که چقدر کتابِ خوب هست که من نخوانده‌ام! اما الآن فکر می‌کنم که اگر همان کتاب‌های اندکی هم که می‌خوانیم را درست انتخاب کرده و خوب درک کنیم بسیار مفید و کمک‌کننده هست. هر موقع در فروشگاه بیکار باشم کتاب می‌خوانم که معمولاً به دلیل کم بودن مراجعه‌کننده زمان زیادی هم هست! البته معمولاً هم‌زمان دو کتاب در دست مطالعه دارم، یکی در فروشگاه و یکی هم در منزل که آخر شب‌ها مطالعه می‌کنم.

قبل از کرونا بازار فروش کتاب چه وضعیتی داشت؟ با شیوع کرونا و تعطیلی گستردۀ اصناف چه اتفاقی برای کتاب‌فروشی‌ها افتاد؟ ساعات خانه‌نشینی اغلب افراد بر اثر شیوع کرونا بیشتر از قبل شده و اوقات فراغت‌شان ناخواسته افزایش پیدا کرده؛ براساس آنچه ما در اطراف خود شاهد هستیم، میزان مطالعه و تمایل به خرید کتاب بیشتر شده، آیا شما هم این تغییر را احساس کرده‌اید و می‌توان گفت شیوع کرونا اثر مثبتی بر میزان فروش شما داشته است؟

اسلام‌پناه: با توجه به افزایش بی‌سابقۀ قیمت کاغذ و هزینه‌های چاپ و به‌دنبال آن افزایش شدید قیمت کتاب، قبل از شیوع کرونا نیز فروش کتاب خیلی وضعیت خوبی نداشت چه رسد به الآن که همان تعداد مشتری اندکی که قبلاً مراجعه می‌کردند نیز خرید اینترنتی و از طریق سایت‌های پخش کتاب و سایت خود ناشران را به خرید از کتاب‌فروشی ترجیح می‌دهند؛ بنابراین افزایش اوقات فراغت و کتاب‌خوان‌تر شدن افراد، اثر مثبت و مشهودی بر فروش ما نداشته است.

شکوری: در حال حاضر با توجه به وضعیت اقتصادی جامعه و فشاری که اغلب خانواده‌ها برای تأمین مایحتاج خود تحمل می‌کنند، اوضاع خوبی را از نظر میزان فروش تجربه نمی‌کنیم. البته ناگفته نماند که اهالی فرهنگ و علاقه‌مندان به کتاب هر طور که باشد غذای روح خود را تهیه می‌کنند. با شیوع ویروس کرونا همۀ اصناف دچار آسیب و وقفه در فعالیت شدند و این آسیب متوجه صنف ما هم شد اما به دلیل افزایش اوقات فراغت افراد، گرایش به مطالعه بیشتر شده است.

مهربخش: قبل از شیوع کرونا فروش کتاب خیلی زیاد نبود. البته بیشتر مشتری‌های ما دانشجویان هستند که با تعطیل شدن دانشگاه‌ها و برگشتن به شهرهای خودشان، میزان مراجعه هم کمتر شده است. با تعطیلی اصناف، فروش کتاب هم خیلی کم شد، ما یک ماه از ۲۵ اسفند تا ۲۵ فروردین تعطیل بودیم و چیزی که جالب بود اینکه به دستور مسئولان فروشگاه‌هایی از قبیل لوازم آرایشی باز بود اما کتاب‌فروشی‌ها که هیچ‌وقت تجمع زیادی در آن‌ها اتفاق نمی‌افتد، تعطیل بودند. البته در فروردین‌ماه و ایام نوروز که فروشگاه تعطیل بود، فروش اینترنتی داشتیم و استقبال هم به‌نسبت خوب بود؛ مردم بیشتر ایام تعطیلات و بیکاری را با کتاب می‌گذراندند اما با باز شدن مراکز خرید و کافی‌شاپ‌ها انگار مردم دوباره به رویۀ گذشته برگشتند. مشکل بزرگ و اصلی حال حاضر، گرانی کتاب است. مشکلی که کتاب‌فروشی‌ها با بالا رفتن قیمت با آن مواجه شدند، این است که ناشر خیلی راحت به کتاب‌هایی که در انبار دارد، برچسب قیمت جدید می‌زند و می‌فروشد ولی ما کتاب‌فروشی‌ها باید همان قیمت پشت جلد که از قبل روی کتاب بوده را بفروشیم و از سوی دیگر برای خرید دوباره باید مبلغی را هم روی سود کتاب بگذاریم تا بتوانیم آن را دوباره بخریم. اگر این کار درست است که ناشران اینقدر راحت قیمت‌های قدیم را عوض کنند آیا نمی‌توان به کتاب‌فروشی‌ها هم این اجازه را داد؟ اگر این کار غیراخلاقی است، چرا فقط برای کتاب‌فروشی‌ها غیراخلاقی است؟

آیا برای انطباق با شرایط جدید ویژۀ کرونا، کاری انجام داده‌اید؟ از قبیل فروش اینترنتی، معرفی کتاب و تبلیغات گسترده‌تر در فضای مجازی.

اسلام‌پناه:

من خیلی اعتقادی به انجام این کارها چه قبل از کرونا و چه در شرایط امروز نداشته و ندارم؛ چراکه معتقدم اگر کسی واقعاً طالب کتاب خاصی باشد و ما آن کتاب را در کتاب‌فروشی با قیمت مناسب داشته باشیم، باید زحمت کشیده و برای خرید آن حتی در این شرایط به کتاب‌فروشی مراجعه کند؛ البته با رعایت دستورالعمل‌های بهداشتی ویژه‌ای که برای حضور در کتاب‌فروشی در نظر گرفته‌ایم. هرچند به‌شخصه هیچ مخالفتی با این قبیل کارها نداشته و ندارم؛ کما اینکه سال‌ها قبل از کرونا و با آمدن آن، مرتب و از طریق فضای مجازی (کانال و گروه تلگرامی و صفحۀ اینستاگرام کتاب‌سرای اردیبهشت) به تبلیغ و معرفی کتاب‌های کتاب‌فروشی پرداخته و می‌پردازم. اگر کسی از طریق اینترنت خواستار کتاب باشد نیز آمادگی ارسال کتاب را داریم.

شکوری: ما با شیوع کرونا فعالیت خاص و شرایط فروش ویژه یا اینترنتی نداشتیم.

مهربخش: ما هم مثل بسیاری از مشاغل دیگر از طریق اینستاگرام سفارش می‌گیریم. معرفی کتاب را از ابتدای راه‌اندازی فروشگاه از طریق کانال تلگرامی و صفحۀ اینستاگرام داشته‌ایم و از ابتدای امسال هم سفارش ارسال کتاب می‌پذیریم و حتی از شهرهای دیگر هم گاهی سفارش داریم.

همیشه از پایین بودن سرانۀ مطالعه در کشورمان گلایه کرده‌ایم؛ در مورد فواید مطالعه و افزایش تعداد کتاب‌خوان‌ها در جامعه هم زیاد گفته شده، اما کار عملی اثربخشی که کتاب‌نخوان‌ها را به مطالعه ترغیب کند، بسیار کم انجام شده؛ چه طرح‌ها و برنامه‌هایی برای افزایش تمایل افراد به مطالعه پیشنهاد می‌کنید؟

اسلام‌پناه: افزایش تمایل افراد به مطالعه از پارامترهایی است که به نظر من از همان کودکی باید توسط خانواده و به‌خصوص پدر و مادر در شخص به وجود آید تا تبدیل به یک عادت برای او شود. با خواندن کتاب قصه‌های گوناگون برای بچه‌ها توسط پدر و مادر می‌توان این عادت مثبت را از همان کودکی در آن‌ها ایجاد کرد؛ من هیچ طرح و برنامه‌ای را برای ترغیب افراد به مطالعه مهم‌تر و مؤثرتر از این کار سراغ نداشته و ندارم. این نکته را در نظر داشته باشید که مردم ما مردم راحت‌طلبی هستند و دیدن یک فیلم یا سریال را به خواندن یک داستان یا رمان که مستلزم دقت نسبتاً زیاد و تصویرسازی ذهنی مناسب از رویدادها و حوادث رمان توسط خواننده برای درک بهتر آن است را ترجیح می‌دهند. مردم معمولاً تا جایی که بتوانند از مطالعه رو برمی‌گردانند، بنابراین در دسترس نبودن هرگونه وسیلۀ سمعی و بصری از قبیل تلویزیون، سینما، فضای مجازی و اینترنت نیز می‌تواند عامل مؤثری در رو آوردن افراد به کتاب‌خوانی باشد. علاوه بر این برگزاری جلساتی مثل قصه‌خوانی یا قصه‌گویی برای کودکان و نوجوانان و کارگاه‌های آموزشی داستان‌نویسی برای آن‌ها در مکان‌های فرهنگی مانند کتاب‌فروشی‌ها و کتابخانه‌ها و انجام کارهای تشویقی مثل اهدای جایزه، میل و رغبت افراد به حضور در این‌گونه جلسات و به‌تبع آن میل به کتاب‌خوانی را افزایش می‌دهد؛ با حضور مستمر کودکان و نوجوانان در این جلسات به‌تدریج علاقه و تمایل‌شان به مطالعه و کتاب خواندن نیز بیشتر می‌شود. ترغیب افراد به خرید کتاب، یکی از پارامترهایی است که خیلی دست من و سایر کتاب‌فروش‌ها نیست و به عوامل دیگری که خارج از ارادۀ ماست، بستگی دارد، بنابراین خیلی راهکار مناسبی را نمی‌توانم پیشنهاد دهم. با این حال مهم‌ترین کاری که منِ کتاب‌فروش در این زمینه می‌توانم انجام دهم این است که کتاب را به قیمت پشت جلد یا قیمت دست‌کاری‌شده توسط ناشر بفروشم (حالا هر چند سال که آن کتاب در کتاب‌فروشی مانده باشد و فروخته نشده باشد) و نه به قیمت دست‌کاری‌شده توسط کتاب‌فروش.

مهربخش: ای کاش دولت حمایت بیشتری از کتاب و کتاب‌خوانی می‌کرد و طرح‌های تخفیف که از طرف خانه کتاب گذاشته می‌شود را افزایش می‌داد. در این ایام واقعاً با استقبال خوبی از طرف مردم برای خرید کتاب روبه‌رو هستیم. مشکل دیگری که وجود دارد، گرانی بیش از حد کتاب کودک است. درحالی‌که بهتر است افراد از سن پایین و دوران کودکی با کتاب آشنا شوند، اما قیمت کتاب‌های کودک آنقدر بالاست که خانواده‌ها خیلی سخت راضی به خرید کتاب برای بچه‌هایشان می‌شوند. کاش تدبیری اندیشه می‌شد که هزینۀ چاپ کتاب‌های کودک اینقدر زیاد نشود.

بالا بودن قیمت کتاب را چقدر عامل پایین بودن سرانۀ مطالعه در کشورمان می‌دانید؟ آیا زمانی که هزینۀ کاغذ و چاپ اینقدر بالا نرفته بود، وضع بهتری داشتیم؟

اسلام‌پناه:

افزایش قیمت کتاب به نظر من مهم‌ترین عامل نه صرفاً در پایین بودن سرانۀ مطالعه در کشور، بلکه حداقل در زمینۀ خرید کتاب است. در جواب قسمت دوم سؤال شما باید بگویم بله، آن زمان هم با اینکه میزان خرید و مطالعۀ کتاب خیلی خوب و در حد ایده‌آل نبود اما باز هم وضع خیلی بهتر از زمانی بود که هزینۀ کاغذ و چاپ، افزایش سرسام‌آوری پیدا کرد.

شکوری: افزایش قیمت کتاب اثر فراوانی در کاهش سرانۀ مطالعه دارد اما به نظرم تأثیر فضای مجازی و گسترش استفاده از تکنولوژی و به‌ویژه گوشی‌های هوشمند چشم‌گیرتر است.

مهربخش: متأسفانه قیمت کتاب خیلی بالا رفته و واقعاً بر میزان مطالعۀ افراد اثر گذاشته. البته برخی ترجیح می‌دهند کتاب‌ها را به‌صورت الکترونیک تهیه کنند که مسلماً هزینۀ کمتری دربردارد. ما فقط سه سال است که وارد حرفۀ کتاب‌فروشی شده‌ایم و دقیق نمی‌توانم بگویم که قبلاً وضع بهتر بود یا نه؛ اما حتماً فروش کتاب بهتر از الآن بوده. فروش ما هم در سال اول تأسیس فروشگاه بهتر از الآن بود.

با گسترش تکنولوژی و استفاده از فضای مجازی و گوشی‌های هوشمند هر روز تعداد بیشتری از مردم به کتاب‌های الکترونیک و صوتی رومی‌آورند. میانۀ شما به‌عنوان یک کتاب‌فروش با کتاب الکترونیک چطور است؟ تا به حال خودتان نسخۀ الکترونیک کتابی را خوانده‌اید؟

اسلام‌پناه: با گسترش تکنولوژی و ماشینی شدن زندگی افراد در جوامع مختلف و کمبود وقت برای انجام کارهایی به‌جز کارهای روزمره، حرکت به سمت کتاب‌های الکترونیکی و به‌خصوص کتاب‌های صوتی اجتناب‌ناپذیر بود و دیر یا زود باید انجام می‌شد؛ به‌ویژه که می‌توان کتاب‌های صوتی را در زمان‌هایی مثل رانندگی یا زمانی که در مسیر رفتن به محل کار هستیم، بدون زحمت بشنویم و لذت ببریم. همچنین با توجه به روحیۀ راحت‌طلبی که ملت ما دارند، گوش دادن به کتاب‌های صوتی بیشتر مورد توجه است. من در کتاب‌فروشی قسمتی جدا و مناسب را برای عرضه این نوع کتاب‌ها در نظر گرفته‌ام. در حقیقت این نوع کتاب‌ها یکی از بخش‌های مهم کتاب‌فروشی ما هستند و من برای این بخش از کتاب‌فروشی اهمیت ویژه‌ای قائل‌ام. در جواب بخش دوم سؤال شما باید بگویم خیر، من تا به حال نسخۀ الکترونیک کتاب‌ها را مطالعه نکرده‌ام، بدون هیچ دلیل خاصی تاکنون پیش نیامده است؛ شاید هم ضرورتی در استفاده از این نوع کتاب‌ها ندیده‌ام.

شکوری: این روزها کتاب‌های صوتی زیادی منتشر می‌شوند و مخاطبان و علاقه‌مندان خاص خود را دارند اما برای من به‌شخصه لذتی که از خواندن کتاب می‌برم، از شنیدنش عایدم نمی‌شود.

مهربخش: من تا به حال فقط یک کتاب الکترونیک خوانده‌ام و آن هم به دلیل اینکه هنوز چاپ نشده و مجبور هستم که این‌طور مطالعه کنم. برای بعضی مواقع فکر می‌کنم خیلی هم خوب باشد؛ مثلاً برای مطالعه هنگام سفر، مطالعۀ نسخۀ الکترونیک کتاب‌ها راحت‌تر است.

از آخرین کتابی که خواندید یا در حال مطالعۀ آن هستید، بگویید.

اسلام‌پناه: کتاب معروف «از فرانکلین تا لاله‌زار» نوشتۀ سیروس علی‌نژاد، که شرحی است بر زندگانی و فعالیت‌های همایون صنعتی‌زاده از خلال گفت‌وگوهایی با خود ایشان و دوستان و همکاران و هرکسی که به نحوی با وی در ارتباط بوده است. کتاب جذابی است. ابتدای آن گفت‌وگومحور است که یکی از ملاک‌های جذابیت کتاب برای من است حالا با هر موضوعی که باشد و دوم آن که با اشخاص گوناگونی در این کتاب گفت‌وگو شده. در نتیجه کتابی بسیار متنوع است که خواننده از خواندن آن به هیچ وجه خسته نمی‌شود.

مهربخش: آخرین کتابی که خواندم «لبۀ تیغ» اثر سامرست موآم از انتشارات امیرکبیر بود. کتاب خیلی خوبی است و مناسب افرادی است که به‌دنبال خودشناسی هستند و می‌خواهند معنای درست زندگی را متوجه شوند. با خواندن این کتاب به این فکر می‌کنم که کاش همۀ ما این جرئت را داشته باشیم که تصمیم بگیریم اصیل زندگی کنیم و دنبال زوائد دست‌وپاگیر زندگی که ما را در بند خود کشیده، نباشیم. شاید بتوان با این روش خوبی‌ها و زیبایی‌ها را بهتر دید و خدا را بهتر شناخت.

خرید کتاب سرمایه‌گذاری یا اتلاف هزینه

نادیا امین زاده
نادیا امین زاده

کارشناسی علوم تربیتی

شاید کم باشند کودکانی که وقتی همراه والدینشان بیرون می‌روند ترجیح بدهند به جای خرید بازی‌های کامپیوتری و اسباب‌بازی به کتاب روی بیاورند و از خرید کتاب همان‌قدر شاد شوند که از خرید اسباب‌بازی و ملزومات کودکانه خوشحال می‌شوند.

در این میان ما بزرگسالان هم مستثنا نیستیم، اگر کادوهای تولدمان را باز کنیم و در میان هدایای رنگارنگ یک جلد کتاب ببینیم شاید زیاد خوشحال نشویم و از کم‌لطفی دوستمان که به جای خرید هدیه گران‌قیمت یک کتاب انتخاب کرده دلگیر شویم.

اما فارغ از همه این‌ها بیایید کمی خودمان را بسنجیم ما به‌عنوان پدر، مادر، یک محصل یا مدرس و… چقدر در طول روز یا شاید بهتراست بگویم چقدر در طول هفته کتاب می‌خوانیم چند ساعت؟

از کودکی به یاد دارم که مادرم همیشه کتاب می‌خواند از کتاب‌های طبی گرفته تا رمان و… در این میان گاهی برای من هم کتاب‌هایی خریده می‌شد. هنوز داستان حسن‌کچل. خروس زری پیرهن پری. کدو قلقه زن و... را به یاد دارم حتی تصاویر کتاب‌ها را به خاطر میاورم البته دور از انصاف است که خودم را بچه‌ای کتاب‌خوان معرفی کنم و حتی گاهی از اینکه برام کتاب خریده شده تا چیز دیگر ناراحت هم می‌شدم اما نکته اینجاست که باز هم امکان نداشت اصلاً به سراغ کتاب خریده شده نروم انگار کتاب خودش مرا به سمت خودش جذب می‌کرد و حداقل تا مرز ورق زدن و دیدن صفحات کتاب پیش می‌رفتم. شما چطور، چقدر برای کودکان کتاب می‌خرید؟ آیا او نسبت به کتاب بی‌میل است؟

بد نیست که با تأثیر کتاب بر زندگی‌مان آشنا شویم‌؛

۱. اگر خودتان یا کودکتان قدرت تمرکز پایینی دارید کتاب بخوانید. تمرکز نکردن روی کتاب باعث می‌شود از مطلب چیزی متوجه نشوید و همین باعث تقویت تمرکزتان می‌شود.

۲. کتاب از آلزایمر و زوال عقل جلوگیری می‌کند.

۳. کتاب خواندن برای کودکان دامنه لغاتشان را افزایش می‌دهد برای شما نیز مفید است چراکه افزایش دامنه لغات باعث خوب صحبت کردن و افزایش قدرت رهبریتان می‌شود.

۴. برای جلوگیری از استرس و داشتن خواب کافی کتاب بخوانید.

۵. با کتاب قدرت تخیل خودتان را بالا ببرید.

۶. تقویت مهارت کتاب خواندن شما را به یک سرگرمی بدون هزینه می‌رساند.

این‌ها فقط تعداد کمی بود از فواید کتابخوانی…

هیچ‌وقت دیر نیست اگر هنوز هم به کتاب روی نیاورده‌اید از امروز شروع کنید یک جلد کتاب بخرید و فقط طعم مطالعه را امتحان کنید.

سعی کنید برای بچه‌ها کتاب‌های متنوع بخرید کتاب‌های مصور برای بچه‌هایی که توانایی خواندن متن را ندارند بهترین گزینه هستند چراکه این بچه‌ها از دیدن متن‌های کتاب احساس ضعف می‌کنند.

اگر دوست دارید فرزندان کتاب‌خوان داشته باشید همین امروز دست بکار شوید و اول برای خودتان یک کتاب تهیه کنید قدرت تقلید و الگوگیری کودکان از شما، کار خودش را انجام خواهد داد.

برخی از والدین گمان می‌کنند بچه‌های زیر دو سال درک و فهمی از کتاب خواندن ندارند این در صورتی است که می‌توان از بدو تولد برای کودکان کتاب خواند و این کار در زمانی که سیستم عصبی و هوشی کودک در حال تکامل است تأثیر دوچندانی در کتاب‌خوان شدن کودک در بزرگسالی دارد؛ اما سعی شود برای کودکان از کتاب‌های مناسب استفاده کنید کتاب‌هایی با تصاویر رنگی زیبا و کتاب‌هایی که صفحات شلوغی ندارند. تحقیقات نشان داده کودکانی که از سن کم در محیط کتاب و کتاب‌خوانی قرار داشته‌اند از ضریب هوشی و قدرت تخیل بالاتری نسبت به سایر کودکان برخوردارند.

و در نهایت کتاب خواندن و خرید کتاب یک سرمایه‌گذاری فرهنگی بزرگ برای شما و خانواده‌تان است پس خرید کتاب را اتلاف هزینه ندانید.